شعر در مورد چند همسری ، زن در شعر سعدی و شعر طنر حافظ زن و شوهری

شعر در مورد چند همسری

شعر در مورد چند همسری ، زن در شعر سعدی و شعر طنر حافظ زن و شوهری
شعر در مورد چند همسری ، زن در شعر سعدی و شعر طنر حافظ زن و شوهری همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد چند همسری

میان باغ به پروانه بلبلی می‌گفت/ نصیحتی بشنو تا که رستگار شوی
خدا یکی و محبت یکی و یار یکی/ دو دل مباش که بی‌ارج و اعتبار شوی
⇔⇔⇔⇔
حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
یعنی از وصل تواش نیست بجز باده بدست
مرا غمز کردند کان پر سخن
به مهر نبی و علی شدن کهن
من از مهرِ این هر دو شه نگذرم
اگر تیغ شه بگذرد بر سرم
مرا سهم دادی که در پای پیل
تنت را بسایم چو دریای نیل
نترسم که دارم ز روشن دلی
به دل مهرجان نبی و علی
⇔⇔⇔⇔
جهان پیر است و بی بنیاد، از این فرهاد کش فریاد
که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد چند همسری

ای تـو پنـاه همـه روز مِحـَن               باز سپردم به تو من خویشتن
قُلزم مهری که کناریش نیست              قطرهً آن، الفت مردست و زن
مولانا
گویند باغبان عمری طولانی دارد
چون با گل سر و کار دارد
ولی من عمر طولانی تر از باغبان دارم
چون همسری زیباتر از گل دارم
⇔⇔⇔⇔
شبی بود برفی
هوا سرد بود و کولاک
بهانه ای برای با هم بودن!
زیر چترم تا پایان کوچه همراه شدی
کاش هوا همیشه سرد و برفی باشه
تا من و تو بهانه ای برای با هم بودن داشته باشیم!
⇔⇔⇔⇔
مهربانی را قسمت کنیم
من یقین دارم به ما هم میرسد
آدمی گر ایستد بر بام عشق
دستهایش تا خدا هم میرسد
تو این سکوت بی کسی صدای دلدار و ببین
تو این شبا تو رویاها چهره عاشق رو ببین
وقتی دلت تنگه براش بغض چشاتو میگیره
تو لحظه های عاشقی نم نم بارون رو ببین
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد چند همسر داشتن

تنها برای چشمان تو می نویسم عزیزم
تا بدانی محبت و عشق را در چشمان تو اموختم نازنینم
تنهایم مگزار که عاشقانه تو را دوستت دارم!
⇔⇔⇔⇔
عزیزم در پناه محبت ات جوانه زدم
و با نسیم صداقتت به بار نشستم
و معنا و مفهوم زندگی را در با تو بودن یافتم
همسرم بهترین بهانه زندگیم
آرزویم این است که بهاری بشود روز و شبت
که ببارد به تمام رخ تو بارش شادی و شعف
و من از دور ببینم که پر از لبخند است :
چشم و دنیا و دلت !
⇔⇔⇔⇔
آدما نمی تونن تغییر کنن
رابطه ها نمی تونن عوض بشن
دنیا نمی تونه ثابت بمونه
ولی یه دوست میتونه تا ابد یه دوست بمونه
همسرم دوستت دارم تا ابد
⇔⇔⇔⇔
یک فلاسک چای و یک رودخانه که اعتماد به نفسش از دریا بیشتر است
و تنها یک دوربین ، تنها برای اینکه گرفته باشمت یک سکانس در آغوشم
گاه یاد همان چند ستاره‌ی دور که می‌افتم
می‌آیم نزدیک شما
برخاستنِ دوباره‌ی باران را تمرین می‌کنم
اما باد می‌آید
و من گاهی اوقات حتی
بدترین آدم‌ها را هم دوست می‌دارم.
دیگر کسی از من سراغ آن سالهای یقین و یگانگی را نمی‌گیرد
سرم را کنار همسرم می‌گذارم و می‌میرم
در انجماد این دیوارها
دیگر یادآورد هیچ آسمانی میسر نیست.
⇔⇔⇔⇔
من عاشق زمستانم
عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی که سر نخوری !
گونه هایت از سرما سرخ شده است
سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای
دست هایت در جیبت به هم مچاله شده
معصومانه به زمین خیره ای
چه قدر دوست داشتنی شده ای
حرفم را پس میگیرم
من عاشق زمستان نیستم ، عاشق توام

Comments

Popular posts from this blog

شعر در مورد زلف ، سیاه و پریشان یار و آشفته یار من و موی فر و گیسو

دیدن سوسک در خواب چه تعبیری دارد

علت دل درد شبانه ، وسط شکم و درمان سریع انواع دل درد ویروسی در اول صبح